گفتنی است قانع بودن به حقوق فردی و اجتماعی توسط شهروندان، عدم تجاوز به حریم حقوقی دیگران، صبر و حوصله گذشت از ابزار اصلی رفتار مسالمت‌آمیز بوده که می‌تواند از درگیری‌های کلامی و فیزیکی جلوگیری کند.در واقع افزایش استرس در جامعه، رشد اضطراب و به تبع آن اختلالات روانی و پرخاشگری را به دنبال دارد،کاهش عوامل استرس زا راهی برای کم شدن میزان خشونت های اجتماعی است. در بروز پرخاشگری عوامل متعددی موثرند، از جمله این عوامل میتوان به پالایش هیجانی، تلاش برای بقا، رسانه و فیلم های خشن، عدم ارضاء نیازها، و محرومیت و ناکامی اشاره کرد. به نظر می رسددر این بین مورد آخر یعنی محرومیت و ناکامی از بعد جامعه شناختی بیشتری برخوردار است. طبق این نظریه هرگاه انسان به طور مکرر دچار ناکامی شود و نتواند به اهداف مورد نظر خود برسد یکی از واکنش هایش پرخاشگری و بروز خشونت به دیگران است. اگر شخص برای یک ملاقات مهم کاری باید سر ساعت در دفتر کار خود حاضر شود، ذهنش به اندازه کافی شلوغ است و گرفتار شدنش در ترافیک سنگین مشکلش را مضاعف می کند.
اگر وی روز قبل هم با ناکامی های مشابهی در محیط کار مواجه شده باشد، یا مسائل خانوادگی، اقتصادی و غیره وی را در تنگنا قرار داده باشند، فقط یک جرقه ی کوچک لازم دارد تا مثل بشکه باروتی منفجر شود و دق دلی خود را سر شهروند دیگری خالی کند. درحقیقت بسیاری ازخشونت های شهری و بی تحملی های ما حاصل شبکه درهم تنیده ای از ناکامی های مختلف است که از زندگی در کلان شهرهای صنعتی و تلاش بی وقفه برای تامین رفاه مادی سرچشمه می گیرند.
در حقیقت فطرت انسان به گونه است که با توجه به معنویات و تعمق درنشانه های آفرینش آرامش می گیرد. برگ های رنگارنگ درختان پاییزی، حرکت روان رودخانه، چشم انداز زیبای دشت، هوای پاک دامنه کوهستان نه تنها روح انسان را آرام می کند بلکه قدرت مقابله با سختی ها و ناکامی های زندگی را هم افزایش می دهد.
در نقطه مقابل، استرس های شهری می توانند مانند خوره به روح انسان بیفتند و زندگی را به کام وی تلخ کنند. پس باید دیدگاه خود را به زندگی تغییر دهیم. شاید خوشبختی واقعی در رسیدن به اهداف مادی صرف تعریف نشود، اهدافی که در بسیاری موارد حاصل رقابت های کاذب اجتماعی و فشارهای ناشی از چشم و هم چشمی است و هدفشان نه بهتر بودن، بلکه «بهتر به نظر رسیدن» است.
در بیانی کلی نزاع‌ها دو دسته هستند،نزاع‌هایی که بر اثر اختلافات ریشه دار اتفاق می‌افتد یا نزاع‌هایی که اختلافات آنی منجر به وقوع آن می‌شود. در نزاع های خیابانی معمولا پتانسیل خشونت در بین جوانان بیشتر است. دلیلش این است که بیشتر این قشر از عقلانیت و پختگی رفتار کافی برخوردار نیستند و آستانه تحمل شان نسبت به افراد میانسال یا بزرگسال پایین تر است.
به مانند دیگر آموزش های مهارت زندگی مهارت حل مسئله و کنترل خشم باید از نهاد خانواده آغاز شود. هرچقدر مشکلات جامعه پیچیده‌تر می‌شود، انتخاب راه‌حل‌ها برای رفع مشکلات هم سخت‌تر می‌شود، اما بشر امروزی با آزمون و خطا دریافته است که حتی می‌تواند سخت‌ترین چالش‌ها و تنش‌های بین خودش و دیگران را با گفتمان حل کند.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد