بدحجابی از مسائلی است که سلامت فرد و جامعه را تهدید می کند. پوشش نامناسب پیآمدها و آثار جبران ناپذیری در فرهنگ، اخلاق، اعتقاد، اقتصاد وامنیت جامعه دارد که گاه مسیری انحرافی و بازگشت ناپذیری پدید می آورد.
فرهنگ هر جامعه ای از جنبه های گوناگونی تشکیل یافته است. جنبه های هنجاری فرهنگ جامعه، از ارزش ها و قواعد خاص رفتاری تشکیل میشود. هنجارها نشان میدهند که چه چیزی ارزش و ضد ارزش است؛ مانند شیوههای پوشش برگرفته از فرهنگ آن جامعه. تلقی بد از بدحجابی، باور به ارزشی بودن حجاب و پوشش و قضاوت درست درباره حجاب، در زندگی اجتماعی و فرهنگی تأثیر بسزایی میگذارد.
رفتارهای اجتماعی معجونی از آنچه جامعه از علم و دانش، باورها و مسائل اخلاقی کسب میکند و قوانینی است که از دین و آیین افراد سرچشمه می گیرد. در کنار اینها، برخی رسوم و عادات اجتماعی، در طول زمان سهم بسیاری در شکل گیری فرهنگ آن جامعه دارند که هسته اصلی حیات اجتماعی را به وجود میآورند و در الگوهای رفتاری و هنجارهای فردی و اجتماعی بسیار تأثیرگذارند.
آثار و پیآمدهای فرهنگی بدحجابی عبارتند از:
الف) وازدگی در برابر فرهنگ بیگانه
داد و ستد فرهنگی مفید است، بلکه برای هر جامعهای لازم به نظر میرسد. تجربه نشان داده که تعامل یا تبادل فرهنگی از عوامل بالندگی و پویایی جوامع است.
حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) می فرماید:”در تبادل فرهنگی، هدف بارور کردن وکامل کردن فرهنگ ملی است،ولی در تهاجم فرهنگی، هدف ریشه کن کردن و از بین بردن فرهنگ ملی است.”
اما در دنیای کنونی، فرهنگی که قادر نباشد عناصر فرهنگی مفید را جذب و عناصر غیر مفید را دفع کند و در الگوهای مختلف اجتماعی از ثبات لازم برخوردار نباشد، فرهنگ مهاجم با الگودهی آن را تخریب میکند؛ ارزشها و هنجارهای آن را نادیده می انگارد و با غلبه و تهاجم، ارزش ها و الگوهای مورد نظر خویش را جایگزین میکند تا در این رهگذر به اهداف خود دست یابد.
بنابراین فرآیند بدحجابی، مقدمه تهاجم گستردهتر به فرهنگ مقابل و شکستن هنجارها و جایگزین ساختن هنجار مورد نظر فرهنگ مهاجم است.
چنین جامعه ای به نظر اسپنسر، جامعه شناس معروف، قدرت دفاعی خود را از دست میدهد و در مقابل بیماریها، قدرت مقابله و دفاع ندارد و با ورود کوچکترین عامل مخرب، از بین می رود.
احساس بیگانگی در برابر فرهنگ خودی و بیهویتی اجتماعی، زمینهساز پذیرش تهاجم فرهنگی است.
بنابراین، جامعه ای که دچار تهاجم فرهنگی گردد و تغییرات اجتماعی در آن سریع صورت گیرد، ارزش در آن جامعه ناپایدار است و هنجارشکنی در آن مرسوم میشود و در برابر فرهنگ بیگانه همیشه از خود وازدگی نشان میدهد و در نتیجه، بحران زا میگردد.
سوغاتی که بدحجابی به همراه دارد، تنها پوشش نامناسب نیست؛ بلکه ترویج لباسهای نامناسب، بزک کردنها و… را به دنبال دارد و در نتیجه افراد متحمل بسیاری از الگوهای دیگر از فرهنگ بیگانه میشوند.
ب) سلطه بیگانگان و تأمین منافع آنان
هر جامعه ای در پی آن است که به ارزشهای خود پابندد و جامعه خود را از فرهنگهای بیگانه مصون نگه دارد تا افراد از سلامت و ثبات لازم برخوردار باشند. چنین جامعهای سریعتر میتواند به اهداف خود برسد و آرمانهای خود را عملی سازد. بنابراین، استعمارگران در جایی که ببینند جامعهای مطابق با منافع، اهداف و خواستههای آنها پیش نمیرود. برای رسیدن به منافع خود و چپاول آن، غیرمستقیم طرحهایی میریزند تا افراد را مشغول و سرگرم کنند و به اهداف شوم خود برسند. مانند ترویج بدحجابی و بی حجابی است. در طرح استعماری انگلستان به مأموران خود چنین آمده است:
باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی، ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنیعباس متداول شده و مطلقا سنت نیست. مردان همسران پیامبر را بدون حجاب می دیده اند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی، دوش به دوش مردان فعالیت داشتهاند. پس از آنکه حجاب زن با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشقبازی و روابط جنسی نامشروع با زنان غیرمسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند.»
رهبر فرزانه انقلاب می فرماید:”این چیزهایی که شما میشنوید درباره مبارزه با دختران محجبه در فرانسه، اینها جرقه هایی است؛ آتش های زیر خاکستر است و از یک کار عظیم پشت پرده خبر میدهد.”
به راستی، دشمنان انقلاب اسلامی در تهاجم به ارزشهای مقدس ما می خواهند تقدسزدایی کنند. آنگاه به اهداف شوم خود برسند.
ج) گسترش فساد و تباهی
ارزشهای جامعه، آن دسته از عوامل و عناصری هستند که اکثریت یک جامعه به اعتبار و اهمیت آنان ایمان دارند و بدانها ارج میگذارند.
در جامعه ای که حجاب، متانت، عفت و حیا ارزش تلقی میشود، زن پایه های این ارزش را از رفتار و کردار خود، به بینش و باور خویش سرایت میدهد و از طرفی زنان دیگر بلکه مردان را نیز به ارزشهای جامعه متوجه میسازد و جامعه را به سلامت و ارزشهای واقعی سوق میدهد؛ اما اگر زن،روشها و منشهای خود را تغییر دهد و به خودنمایی و آرایش های ظاهری بپردازد، ارزشهایی چون حجاب و حیا و وقار را خدشهدار میکند و خود و اجتماع را به تباهی و فساد و بالاخره به ضدارزشها میکشاند.
زمانی این سؤال مطرح بود که بر اساس روایات، در آخرالزمان زنان پوشیده ولی برهنهاند. این پارادوکس را چگونه میشود حل کرد. امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) میفرماید:
یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمانِ وَ هُوَ شَرُّ الاَْزْمَنْهِ نِسْوَهٌ کاشِفاتٌ عارِیاتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّین خارجاتٌ فِی الْفِتَنِ داخِلاتٌ مائِلاتٌ اِلی الشَّهَواتِ وَ مُسْرِعاتٌ و اِلَی اللَّذّاتِ مُسْتَحِلاّتُ المُحَرَّمات وَ فی جَهَنَّمَ خالِداتٌ؛
در آخرالزمان که بدترین زمانهاست، زنانی هستند که پوشیده اما برهنهاند و از خانه با خودآرایی بیرون میآیند. اینان از دین بیرون رفتهاند و در فتنهها وارد شده و به شهوات تمایل پیدا کردهاند و به کوی لذات نفسانی در شتابند و حرامها را حلال میدانند و در دوزخ به عذاب ابدی گرفتارند.
بنابراین، امروزه پاسخ این سؤال پاسخ روشن شده است که بعضی زنان پوشش دارند ولی بدحجاب یا بی حجابند، پوشش دارند ولی عریان و برهنه اند. چنین مسائلی آدمی را از ارزشها دور میسازد و در فتنه ها وارد مینماید و از همه بالاتر گاهی از دین خارج میکند.
د) افت تحصیلی و آموزشی
فرهنگ هر جامعه ای، به آموزشهای آن بستگی دارد. هر قدر آموزشها از غنای بیشتری برخوردار باشد، فرهنگ آن جامعه بالاتر خواهد بود. نخبگان و فرهیختگان، در پرتو تحصیلات شناخته میشوند. جامعه ای که دانشمندان آن بیشتر باشد، معمولاً از تمدن بالاتری برخوردار است و پویایی در تمامی زمینه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی کاملاً مشاهده میشود. خلاصه، پیشرفت هر جامعه ای در گرو آموزش آن است.
دختران و پسران اگر در کنار تحصیل، دل مشغولیهای دیگری داشته باشند، از تحصیل باز میمانند و وقت زیادی از فرصتهای مطالعاتی و تحصیلی آنان به هدر میرود.
بسیاری از مشاوران از صحبتهای دختران و پسران جوان درباره مدهای روز و آرایشهای جدید گلهمند هستند. نمیخواهیم بگوییم دختران و پسران باید در دانشگاهها کاملاً از هم جدا باشند و دیواری بین آنها کشیده شود.
اگر اینها فضای آموزشی را رعایت کنند و محیط را محیط درس بدانند و از آنچه برازنده فضای آموزشی نیست پرهیز کنند، بسیار تحسین برانگیز خواهد بود. به گفته مربیان تربیتی، در مدارسی که دختر و پسر با هم درس میخوانند، کمکاری، عقبافتادگی و بیمسئولیتی به خوبی مشاهده شده است زیرا دختران در چنین محیطی، با بدحجابی توجه دیگران را به خود جلب میکنند و تمرکز ذهنی و روحی را از آنان میگیرند و باعث افت تحصیلی آنان میشوند و خود نیز دیگر حوصله درس خواندن ندارند و تمام حواسشان به لباس و نوع پوشش است. روح مطالعه و تحقیق در آنها خاموش میشود و افت تحصیلی پیدا میکنند.
ه) تضعیف اعتقادات دینی در جامعه
جامعه ای که در سطح بالایی از باورهای دینی باشد، در سایه ایمان، در برابر بسیاری از آسیبها مصون میماند و دشمنان نمیتوانند در صفوف آن رخنه کنند و نقشه های آنان نقش بر آب میشود. این جامعه که دل به خدا سپرده و سرانجام زندگی را رسیدن به خالق خود میداند، دل به دیگری نمی سپارد و عقاید خود را متزلزل نمی کند.
در این جامعه، حجاب و پوشش جزء احکام مسلم دین و مذهب به شمار میرود و زنان حاضر نمیشوند خود را به زینتهای زودگذر و دنیایی مزین کنند و در پرتو آن عقاید دیگران را متزلزل نمایند و خود نیز زمینهساز فساد در جامعه شوند.
تظاهر به بدحجابی نشانه پایبند نبودن و بیمبالاتی فرد به احکام و اعتقادات اسلامی است؛ زیرا زنان با بدحجابی، چشمهای هوسآلود را متوجه خود میسازند و پایه های ایمانی مردم را سست میکنند و جامعه را به فساد میکشانند.
به راستی هیچ راهی برای امریکا و ابرقدرتها بهتر از این نیست که بدون جنگ و کشتار و بدون اینکه پولی خرج کنند و حساسیتی ایجاد نمایند، ایمان را از دلهای مردم بدزدند و بزدایند.
این کار به سادگی انجام میشود؛ با فیلمها، نمایشنامهها و چیزهایی از این قبیل به نام پیشرفت علم و… هیچ راهی بهتر و موفقتر از این وجود ندارد.
و میدانیم که باورها و ایمانهای راسخ نقش بسزایی در بالندگی زندگی جامعه ایفا میکنند و زمانی که ایمان به سستی گراید، نفوذ دشمن و به انحراف کشیدن آن جامعه به راحتی صورت میپذیرد.
بدحجابی پیآمدهای اجتماعی نیز به دنبال دارد، از جمله:
الف) ایجاد ناامنی و سلب آرامش
آرامش و امنیت والاترین نعمتی است که خداوند به جامعه عنایت میفرماید و میتوان گفت، اگر جامعهای فاقد آن باشد به یک معنا، هیچ چیز ندارد و با وجود امنیت، همه چیز دارد. سلامت جسمی و روحی ـ روانی جامعه در سایه امنیت حفظ میشود و خلاقیت و نوآوری بروز میکند. زنان بدحجاب نمیدانند که چه ضربههای و جبرانناپذیر خانمان براندازی بر پیکره جامعه وارد میسازند.
در جامعهای که بدحجابی رواج پیدا کند، چشم و هم چشمیها و ارائه هر چه بهتر زینتآرایی، تمامی نخواهد داشت و زنان سعی میکنند تا چشمان بیشتری را متوجه خود سازند و در معرض دید همگان قرار گیرند و این امر تمامی نخواهد داشت تا جایی که تمام افراد جامعه را آلوده سازد. در نتیجه، ناامنی نه تنها دامان خود بدحجاب را میگیرد بلکه خیلی سریع به اجتماع سرایت میکند و جامعه را از فعالیتهای سالم باز میدارد.
بسیاری از کجرویهای گوناگون اجتماعی مانند مدگرایی، شورشها و درگیریهای خیابانی، ناهمنوایی اجتماعی و آزارهای جنسی، از بدحجابی و بیهویتی اجتماعی سرچشمه میگیرند.
زنان بدحجاب که به نمودهای ظاهری و تجمل و تنوع میپردازند و هر روز به سراغ اسباب آرایش و زیورآلات جالبتر و کفش و لباس شیکتر میروند، از سرمایههای معنوی محرومند و جمال معنوی برای آنان نامفهوم است. اینان کمبود خویش را بدینگونه جبران میکنند و عطش شخصیتیابی را از این طریق فرومینشانند.
«آری، بدحجابی، ارزشهای راستین دختران را تحتالشعاع ظواهر جنسیشان قرار میدهد و آنان را فدای هرزگیها و هوسرانیهای شیادان میسازد. بدحجابی ارزش زن را از بین میبرد و او را تا حد یک کالا پست میکند. زنی که تن و اندام خود را در معرض دید همگان میگذارد و آنچه را که به جنسیت او مربوط میشود، به کوچه و بازار میکشد، در حقیقت میخواهد با تکیه بر زنانگی خویش، جای خود را در جامعه باز کند نه با تکیه بر انسانیت خویش. در واقع او بدین ترتیب اعلام میکند که آنچه برای او اصل است، زن بودن اوست، نه انسان بودن و نه اندیشه و لیاقت و کارآیی او. چنین زنی قبل از هر چیز اسیر خود است. او به مغازهداری شبیه است که دائما در فکر تزیین و تغییر دکوراسیون ویترین مغازه است».
ب) ترویج رذایل اخلاقی
بدحجابی علاوه بر اینکه خود یک ناهنجار اجتماعی به شمار میآید و جامعه را به بیبند و باری میکشد، زمینهساز بسیاری از زشتیهای اخلاقی است. وقتی به پوشش و متانت بیاعتنایی میشود، مسائل اخلاقی دیگر هم از جامعه رخت بر میبندد. بدلباسی، بداخلاقی به دنبال دارد، چنانکه مدپرستی، هواپرستی میآورد. جامعهای که هر روز مد جدیدی را به شکلهای گوناگون بپذیرد، دچار بسیاری از بیماریهای اخلاقی چون غرور، تکبر، عصیان، قساوت قلب و فخرفروشی خواهد شد. هرگاه جامعهای به انجام دادن گناه جسارت پیدا کرد و مفاسد و معاصی رواج پیدا کرد، زشتی گناه از بین میرود و این خود گناه بزرگتری است. یعنی جامعهای که گناه را گناه نداند، به سبب رواج زیاد و همگانی شدن آن، سقوط خواهد کرد. بنابراین، بدحجابی قبح و زشتی گناه رااز بین میبرد و باعث رواج گناهان دیگر میشود. امام صادق(ع) میفرماید: وَ اَمّا اللِّباسُ یَحْمِلُکَ عَلَی الْعُجْبِ وَ الرِّیاء وَ التَّزْییِنِ وَ التَّفاخُرِ وَ الْخُیَلاءِ فَاِنَّها مِن آفاتِ الدِّینِ وَ مُورِثُهُ الْقَسْوَهُ فِی الْقَلْبِ؛ لباست، لباسی نباشد که تو را به گناه خودپسندی، ریا، آراسته نشان دادن، مباهات به دیگران، فخرفروشی و تکبر، آلوده کند که تمام اینها از آفات دین و موجب سختی دل است.
بدحجابی موجب سوء ظن نیز میگردد. پوشش، نشانه ترس از خدا و آتش جهنم است و زن باحجاب، خود را به احکام الهی پایبند میداند. از آن طرف زنان بدحجاب به راحتی احکام الهی را زیر پا میگذارند و بیمبالاتی خود را به موازین اسلامی اعلام میدارند. چنین زنانی در معرض گناه هستند و افراد جامعه به آنها گمان بد میبرند و زمینه این گناه را تنها زنان بدحجاب به وجود میآورند. پس زنان پاکدامن و با عفاف، باید کاری کنند که در معرض تهمت قرار نگیرند.
ج) کمرنگ شدن حضور مثبت زنان در جامعه
زن در بسیاری از جوامع در فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و… شرکت میکند و سهم بسزایی در این زمینه ها دارد. بنابراین، حضور زنان در جامعه امری انکارکردنی نیست و روز به روز به این فعالیتها اضافه میشود و زنان دوش به دوش مردان در تمامی زمینهها به فعالیت میپردازند. حال آیا پوشش میتواند بر حضور زن در جامعه تأثیر داشته باشد یا خیر؟ پاسخ بسیار روشن است؛ زیرا اسلام همانگونه که به اختلاط مرد و زن نامحرم هشدار داده و آنان را از پیآمدهای بد و زشت آن بازداشته است، به پوشش و حجاب او توجه خاصی داشته تا حضور او را در جامعه حفظ و سلامت نفسانی جامعه را تضمین کند.
زنان بدحجاب در محل کار، به دلیل خودآرایی و خودنمایی، تمرکز فکری لازم را از دست میدهند؛ در حالی که لازمه کار و تلاش جدی در محل کار، حضور قلب و تمرکز حواس است. زن با بدحجابی و آرایش، نه تنها به کار جدی نمیپردازد، بلکه نیروی کارآمد دیگران را نیز دچار سستی و رکود میسازد. در نتیجه، که چرخه فعالیت کاری جامعه را به کندی رهنمون میسازد.
از طرفی خانوادههایی که غیرت دینی بالایی دارند،از حضور دختران و زنان خود در چنین جامعهای نگران هستند و نخواهند گذاشت حضور پرشور آنها در فعالیتهای اجتماعی جلوگیری میکنند. در نتیجه، جامعه ضرر خواهد کرد و بخش بزرگی از نیروهای کاری را از دست خواهد داد.
و) جلب نگاههای چشمچران و هوسباز
خداوند به پیامبر اعظم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) میفرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ ؛ به مؤمنان بگو چشمهای خود را از نگاه نامحرمان فرو گیرند.»
شهوت از غرایزی به شمار میآید که خداوند در آدمی قرار داده است. شهوتی که باعث بقای نسل و ساماندهی زندگی و حیات میشود، آرامش و آسایش را برای جامعه به ارمغان میآورد و آثار بسیار مطلوبی در جامعه خواهد داشت. اما اگر از مسیر اصلی خود منحرف شود و در سمت و سویی دیگر قرار گیرد، آثار بسیار بدی برای فرد و جامعه دارد.
بدحجابی از مسائلی است که غریزه شهوت را از سیر خود منحرف می سازد. زنان بدحجاب، نگاههای آلوده مردان هوسباز را به خود جلب می کنند و آتش شهوت را در دل آنان شعلهور میسازند. به ویژه در جامعهای که بیشتر افراد آن جوان هستند، نگاههای شیطانی به سوی دختران بزککرده و بدحجاب جامعه را به فساد و تباهی رهنمون میسازند.
آری، در جامعهای که چشمچرانی بر اثر بدحجابی رواج پیدا کند، بسیاری از گناهان در آن جامعه رواج پیدا میکند و سرانجام، جوانان چشمچران بر اثر این گناه خانمانسوز، زندگی بسیاری از دختران معصوم و سادهلوح را بر باد میدهند و آبروی خانوادهها را به ارزانی میفروشند و زندگیها را سست میکنند و سرمایه عفت و پاکدامنی را از بین میبرند.امام صادق(علیه السّلام) میفرماید:
النَّظَرُ سَهْمٌ مِن سِهامِ اِبْلیسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَهِ اورثَتْ حَسْرَهً طویلهً؛ نگاه، تیری از تیرهای زهرآگین شیطان است. چه بسا یک نگاه حسرت طولانی در پی دارد!
ز) اختلالات روحی و روانی
اختلال روحی و روانی از آثار ناگوار بدحجابی در جامعه است. برخی از دختران و زنان، بر اساس نیاز ذاتی خود برای جلب رضایت محیط و توجه بیشتر بینندگان، به خودآرایی و جلوهگری و ارائه پوشش غیرمتعارف میپردازند و افکار خود را در بعد تمایلات و تخیلات موهوم، تقویت میکنند. بنابراین، پوشش و حجاب ناقص فشارهای فراوانی را بر روح و روان افراد وارد میسازد. چنین افرادی همیشه در پی آنند که خود را به گونهای ارائه دهند که افکار و نگاههای آلوده و هوسانگیز را به خود جلب کنند و شخصیت خود را با خواستههای دیگران همگون سازند. این خواستهها محدود نیست و وقتی دختران نتوانند خود را مطابق خواستها ارائه دهند. افراد جامعه ثبات روحی و روانی خود را از دست میدهند و امیدها و آرزوها به ناامیدی میگراید.
اشتباه است که گمان می کنیم تحریک پذیری روح بشر، محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگیرد. همان طور که بشر در ناحیه ثروت و مقام، از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمیشود و اشباع نمیگردد، در امور جنسی نیز چنین است.
هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمیشود.
از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است با نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوها که به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیمارهای روانی میگردد.
چرا در دنیای غرب این همه بیماریهای روانی زیاد شده است؟ علتش آزادی اخلاقی جنسی و تحریکات فراوان سکسی است که به وسیله جراید و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غیر رسمی انجام میشود.
اگر بتوان از لحاظ پوشش، الگوی مناسبی به جامعه ارائه داد، سلطهای آگاهانه به افراد جامعه پیدا خواهیم کرد و جامعه را از بیارادگی و بیاختیاری نجات خواهیم داد.
اما با بدحجابی، به افراد جامعه اجازه داده ایم که هرگونه میخواهند، برای پوشش خود تصمیم بگیرند و مدلهای متنوع را جایگزین کنند و دلها را به سمت و سوی انحرافات اجتماعی سوق دهند که در این صورت، اداره و اختیار از افراد جامعه گرفته میشود و جامعهای که از خود ارادهای نداشته باشد، اختلالات روحی و بیماریهای روانی به سراغ آن خواهد آمد و به منجلاب کشیده خواهد شد.
بدحجابی زن در جامعه، سبب نقش بازی کردن او در اسلوبها و مدلهای گوناگون میشود. این اعمال او را به صورت موجودی بیاختیار و بیاراده، به هر طرف میکشد و دیگر بر زندگیاش تسلط آگاهانه نخواهد داشت. در زندگی و اعمال خود، نظر دیگران را ترجیح میدهد که برای جلوگیری از این امور منفی، حجاب بهترین درمان میباشد.
ح) تزلزل نهاد خانواده
تشکیل نهاد خانواده، مقدسترین پیوند زناشویی است. برای ثبات این نهاد، عفت و حجاب خانوادگی مهمترین عامل به شمار میآید. اگر زن لذتهای جنسی خود را از محیط خانواده بیرون نبرد و دستورهای اسلام را اطاعت کند، محیط خانه سالم و آرامبخش خواهد بود. ولی اگر عفت را رعایت نکند و لذتهای جنسی و خودنماییها را به بیرون منزل بکشاند، مورد نگاههای هوسآلود نامحرمان قرار خواهد گرفت و ناخواسته عامل پاشیدگی و تیرگی روابط افراد خانواده خواهد شد.
وقتی اختلافات زن و شوهر در محکمههای قضایی، را ریشهیابی میکنیم، پی میبریم که بسیاری از ناسازگاریها به دلیل رعایت نکردن حجاب است.
وقتی زن با آرایش و بدحجابی در جامعه ظاهر میشود، چشمها، به سوی او نشانه میروند و او هم دلباخته و فریفته چشمچرانان میشود و کم کم از نگاههای شوهرش لذت نمیبرد و از او سرد میشود و سرانجام باعث جدایی میگردد. گاهی همین امر از طرف شوهر صورت میگیرد.
بر اثر چشمچرانی و نگاههای هوسآلود به دختران و زنان بدحجاب، از همسرش دلسرد میگردد و لذاتها و محبتهایش در بیرون از خانه صرف میشود. در نتیجه، بنای ناسازگاری با همسرش شروع میشود و تیرگی بر کانون خانواده سایه میافکند.
بنابراین، برای حفظ نظام خانواده و به وجود آوردن محیطی سالم و فرزندان پاک رعایت حجاب ضروری است و باید بالاترین امنیت، یعنی امنیت ناموسی، در خانه حاکم شود.
از طرفی بدیهی است، اگر خانواده سالم باشد و پوشش را رعایت کند، جامعه که از اجتماع خانوادهها تشکیل شده سالم و پایدار خواهد ماند. در جامعهای که بیشتر اعضای آن را جوانان تشکیل میدهند باید در برابر این فرآیند حساستر باشند؛ زیرا جوانان در برابر مناظر شهوتانگیز و تهییجکننده، زودتر تحریک میشوند و چنین مناظری عامل مهمی در سوق دادن آنان به فساد خواهد شد.
در نتیجه نیروی فعال اجتماع به راههای فساد و تباهی کشانده میشوند و به جامعه ضربه جبرانناپذیری از جهات اقتصادی مادی، اجتماعی و اخلاقی وارد خواهد شد.
همه دستگاهها به وظایف خود برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب عمل نمی کنند
آمارهای قطعی و مستند نشان میدهد که با افزایش بیحجابی و بدحجابی در جهان، طلاق و از همگسیختگی زندگی زناشویی در دنیا به طور مدام بالا رفته است؛ چرا که «هر آنچه دیده بیند دل کند یاد» و هر چه دل در اینجا یعنی هوسهای سرکش، بخواهد، به هر قیمتی باشد به دنبال آن میرود و به این ترتیب هر روز دل به دلبری میبندد و با دیگری وداع میگوید.
یک جامعه شناس در این باره می گوید: معرفی آثار سوء بدحجابی در جامعه ضروری است و عدم رعایت حجاب به کرامت انسانی افراد صدمه می زند.
محبوبه رحیمی می افزاید: بدحجابی عدم آگاهی و جهل نسبت به تأثیرات حجاب است و عدم آگاهی نسبت به حجاب است که گروهی را بدحجاب کرده و می توان گفت که گروه محدودی هستند که از روی عمد این ناهنجاری را دارند.
وی تاکید می کند:هرانسانی نسبت به کرامت و عزت خود حساس است مگر اینکه از روی جهل به این کرامت لطمه وارد کند که باید این جهل برطرف شود و این امر جز با بالابردن آگاهی مردم در مورد فرهنگ ناب محمدی میسر نمی شود.
این جامعه شناس اذعان می کند: متأسفانه بدحجابی در کشور مشاهده می شود و طبعا استان ما هم تحت تأثیر این مقوله قرار گرفته است به طوری که در برخی خیابانها و میادینی که به بخشی از شهر منتهی می شود وضعیت مطلوب نیست.
وی با بیان اینکه گاهی در اجرای قانون حجاب و عفاف که مصوب شورای انقلاب فرهنگی است ،تکالیفی برای دستگاهها پیش بینی می شود اما همه دستگاهها بر اساس این تکالیف عمل نمی کنند، ادامه می دهد: وجود ماهواره ها که ضداخلاق و مایه فساد در جامعه هستند نیز در بروز و گسترش بدحجابی بی تأثیر نیست و هدف دشمن از راه اندازی ماهواره، دور کردن انسانها از خدا و سوق دادن به سمت شیطان است .
رحیمی یادآور می شود: برای جلوگیری از این معضل باید سطح آگاهی مردم را بالا ببریم و جایگاه و کرامت زن، در جامعه اسلامی را برای آحاد مردم مشخص کنیم.
وی با اشاره به این نکته که بدحجابی اختلاف نظر بر ظاهر شدن و نشدن چند تار مو نیست ، می گوید: ممکن است چنین تصور شود که موضوع بدحجابی یک مساله ساده و در حد یک اختلاف نظر بر ظاهر شدن یا نشدن چند تار مو در انظار عمومی بوده اما باید در نظر داشت که این موضوع یک مساله مهم فردی و اجتماعی است که بیتوجهی به روند تحولات آن میتواند نابود کننده مهمترین بنیان یک جامعه اسلامی یعنی خانواده و زمینهساز شکلگیری انواع بحرانهای سیاسی و اجتماعی شود.
این پژوهشگر دانشگاه اصفهان بیان می کند: طرح فهرستی طولانی از آسیبها و پیامدهای بدحجابی به تنهایی، مشکلگشای تصمیمگیری مدیران نیست و آنچه ضرورت دارد طرح راهکارهای کاربردی با نگرشی آسیب شناسانه به پیامدهای رشد بدحجابی و متناسب با ریشههای بروز این پدیده است.
وی با اشاره به اینکه مساله بدحجابی از عوامل متعدد و متنوعی سرچشمه میگیرد و آسیبهای گستردهای در لایههای مختلف جامعه خواهدداشت ، تصریح می کند:اصولا وقتی افراد یا جامعهای در روندی آرام اما مستمر دچار یک معضل یا فساد اجتماعی میشوند؛ روند رشد آرام این پدیده از نظر فردی، خود فرد و اطرافیان او را و از منظر اجتماعی مسوولان و نخبگانی که باید با هشدارها و نقدهای خود افراد بیتفاوت یا به خواب رفته را بیدار سازند، غافل میسازد.
رحیمی تاکید می کند: در پی بهرهگیری دشمنان انقلاب اسلامی از انواع رسانههای جمعی و بکارگیری همه شیطنتها و تجربههای علمی و اجرایی آنان برای عادی سازی روابط غلط زن و مرد و تخریب گسترده و عمیق این مساله بر روی بنیادهای جامعه اسلامی، ایجاب میکند که متناسب با آثار مخرب ظاهری و پنهان این پدیده خطرناک، اقداماتی در خور آن صورت گیرد و این مساله با رویکردی همهجانبه مدنظر قرار گیرد.
وی با بیان اینکه مقایسهی مبتنی بر عکسبرداری از فاصلهای که اکنون بین جامعه ما با جوامع غربی وجود، مشکلی است که باعث شده تا بسیاری از مدیران و نخبگانی که باید برای حل این مساله حرکت کنند؛ به بیتفاوتی تمایل پیدا کنند، اضافه می کند: در مسایل اجتماعی باید روند تحولات، مورد توجه قرار گیرد و پاسخ این پرسش داده شود که ادامه روند ۱۰سال گذشته، در ۱۰سال آینده ما را به کدام نقطه خواهد رساند؟
به هر حال آنچه مسلم است اینکه با طرح فلسفه پوشش اسلامی می توان افراد علاقمند به اسلام و انقلاب را متقاعد ساخت که مساله بدحجابی اختلاف نظر بر ظاهر شدن و نشدن چند تار مو نیست، بلکه این نمادی از شکلگیری بیماریهای مزمن و خطرناک در لایههای پنهان جامعه بوده و لازم است دلسوزان عرصه فرهنگ ابتدا خود به این پدیده واقف شوند و آنگاه سایر نخبگان عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بیدار سازند.
در بحث مهندسی فرهنگی جامعه، سخن از این رویکرد است که در جامعه اسلامی باید پیامدها و تاثیرات همه سیاستها، فعالیتها، روشهای بکار گرفته شده در نظامهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر روی تغییرات و تحولات فرهنگی جامعه مدنظر قرار گیرد.
اگر کارکردها و پیامدهای فعالیتها، سیاستها و طرحها به اعتقادات اسلامی،ارزشها و رفتارهای مورد نظر دین الهی آسیب میرساند، بایستی نسبت به اصلاح آن در چارچوب اصلاح نظامهای مختلف اجرایی کشور اقدام شود.
از آنجا که پوشش اسلامی و فرهنگ عفاف پیوند وثیقی با استحکام و وجود خانواده سالم در جامعه اسلامی دارد و از جهت دیگر، بخش مهمی از عوامل تضعیف کننده ایمان اسلامی و فرهنگ عفاف و حجاب در داخل جامعه از دل کاستیها، بیتوجهیها و عدم شناخت تاثیرات فرهنگی اقدامات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بروز و ظهور پیدا میکند؛ لذا لازم است راهکارهایی ارایه شود که همه سلسله مراتب مدیران در همه سطوح در بخشهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بتوانند نقش و تاثیر خود را در این امر شناسایی کنند.
رویکرد مهندسی فرهنگی به این مساله این امتیاز را دارد که حدود مسوولیتها و اهمیت همه سازمانهای فرهنگی- آموزشی در کنار نقش تمام دستگاههای اجرایی غیرفرهنگی در این مساله روشن میشود و از طرف دیگر هر شهروندی در هر موقعیتی از جامعه میتواند مسوولیت خاص خود را در تقویت فرهنگی دینی، فرهنگ عفاف و حجاب پوشش ظاهری درک کند.
به امید روزی که بتوان جامعه را به زیور عفاف و حجاب مزین کرد و از بدحجابی رهانید.
گزارش از راضیه کشاورز
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد