مدتی است حرکت خوبی در تولید نوشتافزارهای مدارس ایجاد شده که هرچند دیر اما لازم و ضروری بود به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است؛ البته اگر حمایت و مداومت داشته باشد.
اصولا استفاده از عناصر و المانهای ملی و دینی بر نوشتافزارهای دانش آموزان باعث میشود تا از همان دوران طفولیت، بچهها با الگوها و عناصر فرهنگی آشنا شوند و خو بگیرند و این امر در تقویت هویت ملی آنها تاثیرگذارخواهد بود، زیرا آنها بیشترین کاربری را از وسایل درسی خود دارند.
سالها بود که عناصر فرهنگ غربی زینتبخش دفتر و نوشتافزار بچههایمان شده بودند و همین باعث شده بود تا شخصیت کارتونها و قهرمانان فیلمهای خارجی ملکه ذهن آنها شود که در نتیجه الگوبرداری از این المانها در میان دانش آموزان ظهور و بروز داشته باشد.
پس قدم اول استفاده از عناصر فرهنگی ملی و دینی بر روی کیف و نوشتافزار دانش آموزان است، اما همانطور که گفتیم این حرکت مثبت فرهنگی باید حمایت شود تا ابتر و ناقص نماند؛ چنانچه متاسفانه درباره عروسک دارا و سارا با چنین مسئلهای مواجه شدیم و این دو عروسک ملی توان مقابله با مانکن قدرتمند غربی یعنی باربی را نداشتند و شکست خوردند.
هرچند ماجرای دارا و سارا بیشتر بهخاطر ناتوانی مدیریتی در نهادی که مجری این امر بود ارتباط داشت اما بدون شک همین حضور نصفه و نیمه نوشت افزارهای ایرانی و اسلامی در دو سال گذشته اگر بدون حمایت رسانهها از جمله رسانه ملی صورت میگرفت، در همان ابتدای امر به زمین میخورد و نابود میشد
اما در این موضوع مهم و هویت ساز، بیش از همه نیاز به پشتوانه سازمان آموزش و پرورش است که متولی دانشآموزان کشور میباشد و باید بیشتر از هر جایی دیگر دغدغه فرهنگسازی و نهادینه کردن عناصر هویتی را برای افراد زیرمجموعه خود داشته باشد که در حساسترین مقطع سنی قرار دارند و باید بگوییم بیشتر درتیررس حملات نرم دشمن هستند. همنطور که می بینیم نام این وزراتخانه عریض و طویل، آموزش و پرورش است؛ یعنی سازمانیکه در کنار آموزش، به پرورش فکری و شخصیتی دانشآموزان هم باید باشد.
آموزش و پرورش سابق براین خود را در ارائه الگوهای ملی و دینی ناتوان میدید و همیشه تولید این امر را به عهده دیگران میانداخت اما حال که بخش خصوصی با اندک حمایت برخی ارگانها (وظیفهشان هم حمایت است) وارد این امر مهم شده است. بنابراین قبل از هر سازمان و نهادی انتظار ویژه از آموزش و پرورش میرود که برای گسترش این حرکت سازنده فرهنگی وارد عمل شود و خود دست به کار گردد.
با این وجود خبری در خبرگزاریها منتشر شد که جای تاسف دارد و سوالات زیادی به ذهن متبادر میکند؛ طبق این خبر وزارتخانه آموزش و پرورش در اقدامی عجیب دفاتر و نوشت افزارهایی با نشانهای از عناصر فرهنگ غربی را در مدارس و تعاونیهای مربوطه به خود توزیع کرده است این خبر مفاهیم مختلفی را به دنبال دارد که مهمتر ازهمه سوءمدیریت یا غرض ورزی و یا بیخبری از اوضاع فرهنگ و هنر را بیان میکند آن هم در حوزه تخصصی آموزش و پرورش. برکسی پوشیده نیست که کشور ما کشوری با سازو کاردولتی است که بخش خصوصی حرف اول را نمیزد حال سوال اینجاست که این اقدام متناقض از سوی مهمترین نهاد مرتبط با پرورش کودکان و نوجوانان چه معنایی دارد؟!
آیا مسولان اصلی فرهنگسازی در میان دانش آموزان خود به وظایفشان آگاه نیستند؟ آیاحتما باید برای ترویج فرهنگ و تولید ملی و هویت اسلامی ایرانی برای مدیران ارشد کشور متوسل به ایین نامه و تنبیه و تشویق انظباطی شد تا اهمیت یک کار را متوجه بشوند و از ریل فرهنگ خارج نگردند؟ معصومه طاهری
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد