مطلع الفجر09:37 - 1403/03/13

انقلاب اما م راحل یک انقلاب فرهنگی و ایدئولوژیک با ابعاد مختلف است

به گزارش مطلع الفجر ،این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست. مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای

شاید اگر بخواهیم فردی چون امام خمینی (ره) را بشناسیم، باید به جنبه های گوناگون شخصیتی و سبک و سیره زندگی ایشان توجه کنیم. جنبه هایی که گاه چنان وجود ایشان را احاطه نموده است که نمی توان به راحتی از آن گذشت. جنبه های عرفانی، فقهی، فلسفی، سلوک اجتماعی و خانوادگی، و سایر موارد. لذا پر واضح است که چنین فردی با این ابعاد عمیق شخصیتی، دغدغه هایی از جنس خاص خود را داراست. در این مقال کوتاه برآنم یکی از وجوه شخصیتی ایشان در مقام رهبری فکری فرهنگی را بررسی مختصری نموده و به بیان دغدغه های فرهنگی ایشان بسنده کنم. که البته ابعاد دیگر نیز در خور توجه ویژه است.

همانگونه که می دانیم انقلاب اسلامی ایران، قبل از آنکه یک انقلاب سیاسی یا جنبش اجتماعی باشد، یک انقلاب فرهنگی و ایدئولوژیک با ابعاد مختلف بوده است. لذا بیشترین دغدغه رهبران این انقلاب نیز همین بعد است. امام خمینی (ره) به عنوان اولین رهبر انقلاب اسلامی، مبدع و مبتکر آن نیز، نگاه ویژه ای به مقوله فرهنگ دارد. از این رو، دغدغه های فرهنگی امام خمینی (ره) ابعاد مختلفی دارد که از میان آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود.

1.    فرهنگ و تمدن

2.    عقب ماندگی فرهنگی و عوامل آن

3.    غرب زدگی

4.    توجه به مراکز فرهنگی

5.    فعالین فرهنگی

امام (ره) فرهنگ را عنصر کلیدی تمدن دانسته و آن را جزو رئوس تمدنی می داند.

"فرهنگ یک ملت در رأس تمدن بزرگ واقع شده که فرهنگ باید یک فرهنگی باشد موافق با تمدن" صحیفه امام جلد 4 صفحه 269

با توجه به این درجه از اهمیت است که دغدغه اصلی بیانات امام خمینی (ره) عقب ماندگی فرهنگی و وابستگی آن به دنیای شرق و غرب بوده، تا جایی که بارها از این وابستگی به شکوه آمده اند. و این مفهوم نمود ویژه ای در سخنرانی های ایشان داشته است. ایشان علت اصلی مشکلات کشور را عقب ماندگی فرهنگی در دوران پهلوی و وابستگی فرهنگی و البته روحیه پذیرش استعمار از سوی مردم و دولت می دانند. و این نکته پوشیده ای نیست.

"ما نه فرهنگ مستقل داریم، نه لشکر ونه نظام مستقل داریم... فرهنگ ما فرهنگی است که با دستور دیگران، شاه تحمیل کرده است..." صحیفه امام، ج‏4، صفحه 172-174

و باز در جای دیگری فرموده اند:

"کشور ما در دهه های اخیر هر چه صدمه دیده و رنج کشیده است از دست خائنین این قشر بوده است. وابستگی به شرق و غرب توسط غربزدگان و شرق زدگان و به اصطلاح روشنفکران که از دانشگاهها برخاسته اند ولی چارچوب فکریشان در مدارس ابتدایی و متوسطه درست شده است، به فرهنگ، دین و کشورمان صدمه های بیشمار زده اند؛ چرا که این افراد برای تکمیل وابستگی به شرق و غرب و اخیراً امریکا هر کاری که توانسته اند به نفع آنان انجام دهند دادند. چون درس خوانده بودند با کوله بار غربزدگی و شرق زدگی چون دزدانی که با چراغ آیند، برای اربابان و کعبه های آمالشان گزیده تر کالاها را انتخاب کردند." صحیفه امام، ج‏17، صفحه 3

البته برنامه ریزی دقیق استعمار با استفاده از ابزار های فرهنگی فقط به آموزش متوقف نبوده است. در این میان عوامل دیگری نیز هستند که بسیار حائز اهمیت است. لذا بیش از هر چیز دیگری باید توجه داشت که در ورای این غرب زدگی افسار گسیخته، عامل اصلی دیگری با موضوع تحریک شهوت و منافع نفسانی نیز وجود دارد که چقدر دقیق در بیان امام خمینی با عنوان " قیام برای نفس اماره" تبیین گردیده است.

"قیام برای نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتی کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام برای خود است که موقوفات مدارس و محافل دینی را به رایگان تسلیم مشتی هرزه گرد بیشرف کرده و نَفَس از هیچ کس درنمی آید. قیام برای نفس است که چادر عفت رااز سر زنهای عفیف مسلمان برداشت و الآن هم این امر خلاف دین وقانون درمملکت جاری است و کسی بر علیه آن سخنی نمی گوید. قیام برای نفعهای شخصی است که روزنامه ها که کالای پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشه ها را که از مغز خشک رضاخان بیشرف تراوش کرده، تعقیب می کنند و در میان توده پخش می کنند. قیام برای خود است که مجال به بعضی از این وکلای قاچاق داده که در پارلمان بر علیه دین و روحانیت هرچه می خواهد بگوید و کسی نفس نکشد." کتاب خاطرات آیت الله پسندیده صفحه 223

تذکر این نکته بسیار ضروری می نماید که فرهنگ فقط در عرصه های علمی و آموزشی و آداب اجتماعی خلاصه نمی شود. فرهنگ در تمام عرصه های هویتی جامعه ورود داشته و عامل اصلی بینشی و کنشی افراد و عناصر جامعه می باشد. چه در بعد حکومتی و چه سایر ابعاد آن.

"فرهنگْ مبدأ همۀ خوشبختیها و بدبختیهای ملت است. اگر فرهنگْ ناصالح شد، این‏‎ ‎‏جوانهایی که تربیت می شوند به این تربیتهای فرهنگ ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد‏‎ ‎‏می کنند." صحیفه امام جلد 3 صفحه 306

با این احتساب برای این مقوله کلیدی در جامعه باید فکری اساسی نمود. که امام (ره) راه آن را اصلاح مراکز فرهنگی می دانند. و مسیر اصلاح را نیز رفع وابستگی از شرق و غرب، اصلاح دانشگاهها از عناصر فاسد و پیوند میان حوزه و دانشگاه، توجه ویژه به اصحاب رسانه و هنرمندان و در کل یک انقلاب فرهنگی می دانند.
*علی صدیقی پاشاکی