سرویس: ویژهکد خبر: 6043|14:37 - 1391/11/21
نسخه چاپی

«صفيّه» سرمشق« فرنگيس»

«صفيّه» سرمشق« فرنگيس»

مطلع الفجر-انقلاب اسلامي ايران به عنوان بزرگترين تحول اجتماعي و ديني در تاريخ جديد، سرآغاز برکات فراواني شد که از جمله تجلي عيني مفاهيمي بود که پيش از آن تنها در تاريخ در دسترس اهل تحقيق و تفکر قرار داشت.

بعد از هزار و چهارصد سال، هويت فطري، ديني و تاريخي جديدي براي زن مسلمان ايجاد شد که فاطمه(س) و زينب(س) نمادهاي آن بودند. برخلاف جرياناتي همچون فمنيسم، زن مسلمان چون به گذشته خود مي‌نگرد خود را تنها نمي‌بيند. غير از زنان اهل بيت که تا کنون کمابيش دربارۀ آنان سخن‌هايي گفته شده، تاريخ زنان ديگري را نيز به ما معرفي مي‌کند که نمونه‌هاي امروزي‌شان را در تاريخ انقلاب و جنگ ديده‌ايم و همچنان از بحرين تا خانوادۀ شهداي علمي کشور مي‌بينيم.

زير شکنجه
زناني چون «سميه» و «زنيره» به دليل مسلمان شدن توسط ابوجهل شکنجه مي‌شدند. سميه بر اثر اين شکنجه‌ها به شهادت رسيد و اولين شهيد اسلام لقب گرفت. چشمان زنيره نيز در اين راه کور شد.زنان بني‌الحسن در زندان‌هاي متوکل عباسي تحت شکنجه‌هاي سخت قرار مي‌گرفتند و در شرايط فجيعي به سر مي‌بردند. زندان‌هاي منصور عباسي نيز بدون سقف بود و زنان زنداني پوششي نداشتند. در انقلاب اسلامي نمونه‌هاي فراواني از زنان صبوري همچون خانم مرضيه دباغ داريم. عليرغم خاطراتي که از آنان منتشر شده است، هنوز ادبيات انقلاب در اين زمينه در مقايسه با واقعيت موجود فاصله بسياري دارد.  
در مقام صبر
وقتي معاويه در پي شيعيان، شهر به شهر مي‌گشت و بزرگاني چون حُجر و عَمرو بن حمق را مي‌جست از وجود زنان به عنوان طعمه‌اي استفاده مي‌کرد تا همسران و پسران‌شان را دستگير کند. کاري که منصور عباسي نيز براي دستگيري اولاد حسن مثني و محمد نفس زکيه کرد. معاويه، همسر عمرو بن حمق خزاعي را در دمشق زنداني کرد و وقتي عمرو را يافت، سرش را بريد و دستور داد سر بريده او را در دامان همسرش قرار دهند. اما او رفتاري باصلابت از خود نشان داد که ما را به ياد «امّ‌وهب» در صحراي کربلا مي‌اندازد. همسر عمرو اين اشعار را دربارۀ معاويه سرود: «خدا خونش را از او بخواهد و با عقوبت‌هاي خود او را هلاک سازد که نيکوکار و پاکيزه‌اي را کشت». يعقوبي در کتاب خود از اين زن به عنوان اولين زني نام مي‌برد که به خاطر مردان زنداني شد.  
شوق‌آفرينان و شوقمندان
زنان رجزخوان و شاعر که براي تشويق رزمندگان اسلام مي‌سرودند و سخن مي‌راندند نمونه‌هاي فراواني در تاريخ اسلام دارند. «اروي بنت حارث» دختر عموي امام علي(ع)، با اينکه پير شده بود در مجلس معاويه چنان در مدح و فضائل امام سخن گفت که معاويه را منکوب و شرمسار کرد. معاويه به اطرافيانش گفت: به خدا سوگند اگر همه شما صحبت مي کرديد جواب همه شما را مي‌داد. زنان بني هاشم از مردان‌شان در کلام فصيح ترند.امثال «دارميه حجونيه»از قبيله کنانه، «سوده»، «زرقا»و «بکاره هلاليه»در جنگ‌هاي حضرت علي(ع) سپاهيان امام را عليه معاويه تشجيع مي‌کردند. تاريخ درخشان کربلا و سفرهاي اسرا به کوفه و شام و سخنان و اشعار آنان، دست‌مايه اصيل و محکمي براي زنان ايران اسلامي بود که در جنگ هشت ساله نمونه‌هاي فراواني از آن را سراغ داريم. مادران و همسراني که هنگام بدرقه رزمندگان اسپند دود مي‌کردند، شعر مي‌خواندند، شعار مي‌دادند و با کلام و رجزهاي خود جوانان را به جنگيدن با دشمن تشويق مي‌کردند. مستند «روايت فتح» با به تصوير کشيدن گوشه‌هايي از اين حالات بانوان مسلمان ايران، آمادگي‌ آنان را براي تحمل و صبر بر مصائب به تصوير کشيده است؛ مصائبي که در چشم آن‌ها چيزي جز زيبايي نبوده و نيست. اين بانوان پيکرهاي به‌خون‌تپيده همسر و فرزندان‌شان را به عنوان هديه‌اي در راه خدا مي‌دهند و همچون «صفيه»، خواهر حمزه سيدالشهدا که بدن پاره پاره برادرش را در جنگ اُحد ديد، براي ادامه راه شهدا از خداوند طلب توفيق مي‌کنند. صفيه را در جنگ خندق هم مي‌بينيم. او ستون خيمه‌اي را از جا مي‌کند و جاسوسي يهودي را که در اطراف خيمۀ زنان پرسه مي‌زند مي‌کشد. کاري که حسان بن ثابت از انجام آن شانه خالي مي‌کند. ماجراي صفيه شباهت بسياري به داستان فرنگيس حيدرپور، شيرزن کردستاني دارد که در گيلانغرب با تبر به جنگ دو دشمن بعثي مي‌رود. يکي را به هلاکت مي‌رساند و ديگري را اسير مي‌گيرد. هر چند تعداد کارهاي انجام شده براي اين بانوان در حوزه هنر و ادبيات اندک است، اما استقبال بي نظير از آثاري همچون «دا»، نويد آينده درخشاني را در حوزه هنر و ادبيات دفاع مقدس مي‌دهد.  
هداياي مردمي
در دوره خلافت عباسيان، زنان هاشمي جواهرات‌شان را به عنوان هديه به کُميت شاعر دادند. زيرا او در شرايط خفقان عباسي با اشعارش از حق دفاع کرده بود. زنان مسلمان ايران نيز به تأسي از زنان هاشمي براي پيروزي و ادامه حيات انقلاب اسلامي هر چه داشته‌اند در طبق اخلاص گذاشته‌اند. کمک‌هاي پشتيباني و اقتصادي زنان چه قبل از پيروزي انقلاب و چه در ايام جنگ، در خاطره‌ها مانده است. از پيرزني که تخم‌مرغ‌هايش که تنها دارايي‌اش بود را به جبهه‌ مي‌فرستاد تا زني که طلاهايش را نذر جبهه‌ها کرده بود.  
پرستاران
در تاريخ اسلام، زنان پرستاري که به امور مجروحان جنگي رسيدگي مي‌کردند، بي‌شمارند. در دفاع مقدس ما نيز زنان در عين لطافت و حساسيت روحي، جهاد در راه خدا را با حضور در بيمارستان‌هاي صحرايي و بعضاً خطوط مقدم جبهه به انجام رساندند و نمونه‌هاي عيني «نُسيبه»ها و «رُفيده»ها شدند. بانواني که در صدر اسلام علاوه بر هديه کردن جان فرزندان‌شان، رجزخواني مي‌کردند، به امور مجروحان مي‌رسيدند و پيوسته جوياي احوال پيامبر بودند.  
آگاهي‌بخشي

همچنان که در کتاب عاشورا، داستان برخورد همسر زُهير بن قين با او را خوانده‌ايم، پيش از آن نيز حضور روشنگرانه زناني چون ام‌سلمه و دخترش زينب، اسماء بنت عميس، حَره دختر حليمه و خواهر رضاعي پيامبر در شرايط پيچيدۀ اجتماعي را نمي‌توان ناديده گرفت. در شرايطي که برخي از مردان جامعه اسلامي به صِرف ديدن وابستگان پيامبر در صف مخالفان امام علي(ع) به روي او شمشير کشيدند، اين زنان در کنار بانوان اهل بيت، ابرهاي ترديد را کنار مي‌زدند تا خورشيد حقيقت آشکار شود. در آزمون‌هاي سياسي و فرهنگي بعد از انقلاب نيز زنان ايران اسلامي در عرصه‌هاي مختلف روشنگري، از توليد آثار فرهنگي و هنري گرفته تا شرکت در راهپيمايي‌ها حضوري فعال و حتي گاه پررنگ‌تر از مردان داشته‌اند.

روزنامه خراسان

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد