کد خبر: 104489|10:39 - 1395/04/06
نسخه چاپی

تقدیم به یگانه دوران ها...

اَحسنُ ما اَنزلَ الله، جنب الله؛ علی بن ابوطالب

اَحسنُ ما اَنزلَ الله، جنب الله؛ علی بن ابوطالب
مطلع الفجر:در آیه ۵۵ زمر فرموده: و پیش از آنکه به طور ناگهانى و در حالى که حدس نمى زنید شما را عذاب در رسد، نیکوترین چیزى را که از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل آمده است پیروى کنید. مرحوم فیض کاشانی روایت کرده: احسن ما انزل الیکم همان علی بن ابوطالب است

به گزارش  مطلع الفجر -مهران آدرویش/تاریخ حیات بشر مدیون گذشت و بلند همتی بزرگ مردانی است که در میان میلیونها آدمی که همه اسیر شهوت و طمع و بنده ی آز و حرص اند درس آزادی و آزادمردی و آزادگی می دهند. مردانی با شکوه و جلال و صفا و طهارت روح و جان که دل شما را در تاریکی های شهوات و هوس های حیوانی روشن و خیره می کنند و به قول مولانا:

از هزاران تن یکی تن صوفیند/ ما بقی در سایه او می زیند

لطف حیات در گرو این فتوت ها و فداکاری هاست و الا تاریخی که سراسر، مشحون به خوب خوردن و خوب خفتن و ستم کردن و ستم کشیدن این و آن است چه لطف و لذتی دارد؟ در پیشاپیش این جوانمردی ها مردی است بنام علی ابن ابوطالب (علیه افضل صلوات المصلین).

اکنون تاریخی را تصور کنید که “علی” ندارد و آن همه صفا و نزهت و جلال و جمال، صفحات آن را روشن و پر نور نکرده.

وه! چه هول آور و شرم انگیز است تاریخی که همه قهرمانانش چنگیز و تیمور و نرون و آتیلا و معاویه و یزید باشند.

علی قهرمانی که بخاطر پایدار ماندن مبانی شرف و فضیلت و پیروز گرداندن حق و عدل بر سر تمام علایق و لذایذ حیات پا نهاد و با چهره ای سرخ به دیدار خداوند شتافت؛

گر همه صورت خوبان جهان جمع کنند/ روی زیبای تو دیباچه اوراق آید

در عالم ماده تا معنای چیزی معین نباشد لغتی هم برای آن نیست؛ مثلا کلمه تلویزیون بعد از اختراع آن است نه قبل از اختراع آن. در عالم معنا نیز همینطور است. پس چگونه انتظار داری علی را توصیف کنم در حالی که به عالم معنا ره نبرده ام تا لغتی داشته باشم. فلذا تمام زبانهای زنده دنیا از منعکس کردن اوصاف او عاجزند؛

یا علی کُمِیت لغت در وصف فردوس خُلدت لنگ است (برگرفته از کتاب مرد نامتناهی، تألیف حسن صدر)

75428501775887474296

شجاعت و جوانمردی حضرت امیر علیه افضل صلوات المصلین:

قوّت فوق بشری اسدالله علیه السلام از ایمان به حق و هدف و عشق به خدای عالی اعلاء نشأت می گرفت.

قوت جبریل از مطبخ نبود / بود از دیدار خلاق ودود

او علیه السلام می فرمود: هیچگاه کسی را به جنگ نطلب اما اگر دشمن تو را به جنگ طلبید رومگردان؛ زیرا جنگ طلب، متعدّی است و نبرد با متعدّی مطلوب است (مرد نامتناهی، ص ۲۵).

گرچه شمشیر علی شگفت آور است اما جوانمردیش حیرت انگیزتر است؛ از جمله در صفین، لشکر معاویه آب را بست و هنگامی که علی علیه السلام با یارانش مسیر آب را باز کرد گفتند: “تلافی کنیم” اما امام قبول نکرد (مرد نامتناهی، ص ۳۰).

شاید اگر در سراسر تاریخ جهان جستجو کنید جز از دهان علی نشنوید که درباره قاتل شقی و ناپاک خود سفارش کند؛ به این مردی که در بند شماست از همان شیری که من می نوشم بنوشانید…! (مرد نامتناهی، ص ۳۶)

روز فتح مکه، امّ هانی خواهر حضرت امیر به پیامبر اکرم عرض کرد: خداوند مقام ابوطالب را بالا ببرد اگر تمام مردم فرزندان او بودند همگی دلیر و شجاع بودند (کتاب راه روشن، ج ۴، ص۲۶۷)

حضرت امیر بارها فرمود: من چگونه امیرالمومنین باشم اما در شدائد و مشکلات زندگی همراه مردم نباشم؛ لذا غذای او ساده ترین غذای ممکن بود (مرد نامتناهی، ص ۱۵).

در جنگ جمل طلحه و زبیر را که تا دندان مسلح در آهن بودند با سربرهنه و بدون شمشیر به گفتگو طلبید (مرد نامتناهی، ص ۴۵).

… عمرو بن عبدود برای بار سوم فریاد زد خسته شدم این قدر مبارز طلبیدم. آیا کسی نیست که بخواهد به بهشت برود؟! در حالی که برخی از ترس، بازماندن درب منزلشان را بهانه فرار کرده بودند و برخی منافقانه هول و هراس به دل مومنین می انداختند برای بار سوم اسدالله الغالب اذن میدان خواست؛ عاقبت پیامبر اکرم اذن میدان داد. پس علی شادمان و خندان مانند زندانی که آزاد شده است در برابر عمرو ایستاد.

عمرو گفت: من اکراه دارم خون چون تو نوجوانی را بریزم، ای کاش یکی از عموهایت آمده بود. حضرت فرمود: یا مسلمان شو یا برگرد و الا من با رغبت خون تو را می ریزم.

عمرو گفت: ننگ دین تازه و بدعت محمّد را نمی پذیرم و بر نمی گردم تا نگویند عمرو ترسید. پس حمله کرد و علی حمله او را دفع و چنان بر کتفش زد که به خاک افتاد و چندبار سعی کرد برخیزد اما نتوانست (مرد نامتناهی، ص ۲۴).

خواهر عمرو بن عبدود خطاب به جنازه بی جان او گفت: اگر جز به دست پهلوانی چون علی کشته شده بودی مادام العمر بر تو گریه می کردم (مرد نامتناهی، ص ۱۴).

دوست و دشمن از دور و نزدیک، او علیه السلام را به زرهی که پشت نداشت می شناختند (مرد نامتناهی، ص۴۵).

در سحرگاه ۱۹ ماه رمضان با علم به این که بازماندگان جنگ نهروان در کوفه پراکنده و به خون او تشنه اند تک و تنها از خانه به مسجد رفت (مرد نامتناهی، ص۴۵).

قطره ای از دریای فضائل حضرت امیر علیه افضل صلوات المصلین:

حضرت امیر کامل است؛ آن قدر کامل که هر مطلبی در مورد او بنویسند ناقص است. لذا رسول خدا صل الله علیه و آله در مورد او علیه السلام فرمود: اگر درختان باغ ها قلم و اقیانوس ها مرکب و جنیان حسابرس و آدمیان نویسنده باشند نمی توانند فضائل علی بن ابوطالب را بنویسند (مناقب خوارزمی ص ۱۸، کفایت گنجی شافعی ص ۱۲۵).

و خود حضرت می فرماید: اسلامی که خدا پسندیده “منم”، دروازه ایمان منم، من صاحب پیدایش آغازین و برانگیخته شدن واپسینم و حسابرسی روز جزا و تقسیم کننده بهشت و دوزخ منم، کسی جز احمد بر من تقدّم ندارد، تمام فرشتگان و رسولان و روح پشت سر ما هستند، در روز جزا من بر تمام گواهان گواهم و به وسیله من دین خدا کامل می شود… (ترجمه محجه البیضاء فیض کاشانی، ج ،۴ ص ۲۴۲).

علی علیه السلام روی منبر فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدایم، وارث پیامبر رحمت و همسر بانوی زنان اهل بهشتم. منم سرور اوصیاء و آخرین وصی از اوصیای پیامبران. کسی جز من چنین ادعایی نمی کند جز اینکه دچار بلایی گردد. کسی از قبیله عبس گفت «من بنده خدا و رسول خدایم» هنوز از جا بلند نشده بود که در اثر تماس با شیطان دیوانه شد. پس پایش را گرفتند و تا درِ مسجد کشیدند و ما از کسانش پرسیدیم که سابقه چنین دیوانگی را در او سراغ داشتید؟ گفتند هرگز (کشف الغمه، ص ۸۳).

پیامبر اکرم (ص): هر کس ولایت علی را منکر شود خداوند در قیامت، جایگاه او را در جایگاه درغگویان قرار می دهد. (مناقب خوارزمی، ص ۶۹)

خداوند در قرآن کریم می فرماید: وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلاَّ قَلِیلًا؛ اگر فضل خدا بر شما نبود و رحمت خداوند بر شما نبود اکثریت شما متابعت شیطان می‌کردید مگر عده کم (سوره نساء، ۸۳).

و علی بن ابراهیم روایت کرده: در آیه فوق منظور از فضل الله حضرت امیر و منظور از رحمته حضرت رسول است (تفسیر قمی، ج۱، ص۱۴۵).

و نیز در آیه (۵۵ و ۵۶ زمر) فرموده:وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَهً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ؛ و پیش از آنکه به طور ناگهانى و در حالى که حدس نمى زنید شما را عذاب در رسد، نیکوترین چیزى را که از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل آمده است پیروى کنید.

أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ؛ تا آنکه [مبادا] کسى بگوید: دریغا بر آنچه در حضور خدا کوتاهى ورزیدم؛ بى تردید من از ریشخند کنندگان بودم.

مرحوم فیض کاشانی روایت کرده: احسن ما انزل الیکم همان جنب الله است و منظور از جنب الله، علی بن ابوطالب است (ترجمه محجه البیضاء فیض کاشانی، ج ۴، ص ۲۴۲)

علامه امینی (ره) روبروی ضریح امیرالمومنین می نشست و فقط به بارگاه مولا چشم می دوخت و می گفت: بهترین عبادت همین نگاه کردن به بارگاه حضرت امیر است (به نقل از آیت الله دکتر احمد عابدی).

مولا علی

پیامبر اکرم: یا علی! خاک پایت و قطرات وضویت شفاء دهنده هستند. شیعیان تو در قیامت همسایگان من در بهشتند. یا علی! نهان و آشکار تو نهان و آشکار من است. هر کس دوستدار تو باشد از حوض کوثر دور نمی شود (کفایت الطالب، ص ۱۳۵).

احترام حضرت امیر به پدرش ابوطالب (علیهما سلام):

امضای حضرت امیر این گونه بود: “علی ابن ابوطالب”؛ از جهت ادبی باید بگوید علی ابن ابیطالب اما للاحترام و للادب به نام پدرش جر و کسره نمی داد بلکه رفع می داد (ابوطالب) و این یک ادب و احترام به مقام پدر است (به نقل از آیت الله دکتر احمد عابدی).

زهد و آزادگیحضرت امیر علیه افضل صلوات المصلین:

آزادگی علی علیه السلام تا جایی است که عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموی گوید: زاهدتر از علی بن ابوطالب در جهان نیامده است (مرد نامتناهی، ص ۱۵).

سوید بن غفله گوید: در دارالخلافه بر حضرت امیر وارد شدم مقداری ماست بسیار ترشیده که بوی آن را استشمام می کردم و گرده نانی که سبوس جو داشت می خورد؛ گاهی نان را با زانویش می شکاند و در کاسه می انداخت؛ فرمود: بیا و بخور. گفتم: روزه ام. پس در کناری به فضه گفتم: آیا درباره این پیرمرد از خدا نمی ترسید؟! حداقل سبوس نانش را بگیرید. فضه گفت: دستور خود حضرت است. پس علی علیه السلام از قصه آگاه شد و فرمود: پدر و مادرم فدای کسی که سه روز نه سبوس نانش را گرفتند و نه از نان گندم سیر خورد تا از دنیا رفت (راه روشن، ج ۴ ص ۲۲۵).

هارون بن عنتره گوید: در خورنق امام علی را دیدم که زیر قطیفه کهنه ای می لرزد. گفتم: یا امیرالمومنین! خداوند برای شما در بیت المال حقی قرار داده چرا با خود چنین می کنی؟! فرمود: دست من در بیت المال از شما بازتر نیست، این قطیفه همان است که از مدینه با خود آورده ام و جز آن چیزی ندارم (راه روشن، ج ۴ ص ۲۲۶).

شیخ مفید(ره) گوید: از جمله آیات الهی خارق العاده، کثرت مبارزات علی علیه السلام است بدون اینکه زخمی به او رسیده باشد (ارشاد مفید، ص ۱۴۵).

شیخ مفید: از ویژگی های امام علی این است که علی رغم یکی شدن و پشت به پشت دادن دشمن و نقشه کشیدن برای او در جنگ ها در هیچ جنگی پشت به دشمن نکرد و نه هیچ جنگجویی توانست او را شکست بدهد و نه هیچکس از ضربه شمسیر او جان سالم به درد برد (ارشاد مفید، ص ۱۴۵).

عده ای از دهقان های انبار (شهری در عراق) حضرت را دیدند پس به دنبال حضرت پیاده به راه افتادند و در جلوی حضرت به هم فشار می آوردند، حضرت فرمودند: چه می کنید؟! پس جواب دادند عادتی است از ما که با آن امرای خودمان را تعظیم می کنیم. پس حضرت فرمودند: قسم به خدا امرای شما از این کار شما هیچ سودی نمی برند و شما با این کار خود به خود سخت می گیرید در دنیای خودتان و در آخرت هم خود را به سختی می اندازید. چقدر زیان آور است سختی که به دنبال آن عذاب باشد و چقدر سود آور است راحتی که بعد از آن امان از آتش باشد. (خطب الإمام علی، ج ۴ ص ۱۰)

قدرت بیان حضرت امیر علیه افضل صلوات المصلین:

بیان فصیح و بلیغ و منطق گرم و گیرای او علیه السلام دوستان را به وجد و دشمنان را به زانوی عجز و اعتراف آورده؛ تا آنجا که گفته اند” کلامُ علیّ علیُّ الکلام” و “کلامُهُ دُونَ کلامِ الخالق و فَوقَ کلامِ المخلوق”

روزی خطبه خواند؛ به حدی گرم و گیرا و جذّاب سخن گفت که یکی از خوارج که در عین کراهت و بغضِ نسبت به امیرالمومنین، دچار شگفتی شده بود فریاد زد: “خدایش بکشد وه! که این کافر چه دانشمند است!” پس یاران حضرت خواستند او را بکشند اما حضرت فرمود «به من ناسزا گفت یا باید او را فحش داد یا بخشید» (مرد نامتناهی، ص ۲۶)

عدالت حضرت امیر علیه افضل صلوات المصلین:

حضرت در استقامت بر حق و عدل چنان ثبات قدم داشت که صفا در آب و روشنی در آفتاب. فلذا پیامبر اکرم فرمود:عَلِی مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِی، یدورُمَعَهُ حَیثُما دارَ (الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۶۴، ح ۶۱) دین علی نه فقط برای خودش بود بلکه برای دشمن او و حتی برای دشمن دین او هم بود. در نظر علی حق متعلق به کسی بود که حق داشت؛ چه آن کس دوست و پیرو او باشد و چه دشمن و منکر او؛به عنوان نمونه:

در ایام خلافت زره خود را دست مرد نصرانی دید. همچون یکی از رعایا شکایت به شریح قاضی برد! شریح گفت: در برابر ادعای امیرالمومنین چه می گویی؟ مرد نصرانی گفت: زره مال من است و امیرالمومنین هم دروغ می گوید.

شریح از علی شاهد خواست. حضرت خندید و فرمود: رسم قضا این است که شریح دارد ولی من شاهدی ندارم. قاضی حکم به نفع مرد نصرانی داد. مرد نصرانی چند قدمی نرفته بود که برگشت و گفت: حقا که کار پیامبران می کنید! امیرالمومنین در دعوی حق خود مرا به محضر قاضی می خواند و قاضی با اینکه مامور اوست او را محکوم می کند و به من حق می دهد! اشهدان لااله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله؛ به خدا زره مال توست من در جنگ صفین آن را از پشت شتر خاکستری رنگ تو برداشتم. پس علی علیه السلام فرمود: چون مسلمان شدی زره را به تو هدیه دادم (مرد نامتناهی).

علم حضرت امیر علیه افضل صلوات المصلین:

حضرت امیر خطبه می خواند، در خطبه اش می فرمود: سلونی قبل ان تفقدونی «از من بپرسید پیش از آنکه مرا نیابید.» در این هنگام مردی برخاست و گفت: یا علی شماره موهای سر و ریشم را به من بگو!

علی علیه السلام فرمود: به خدا سوگند حبیبم رسول خدا پاسخ این پرسشت را به من فرموده و اگر اثبات آن دشوار نبود تو را خبر می دادم و برای اینکه بدانی این سؤالت را می دانم از موضوع دیگری تو را آگاه می سازم:

در خانه تو فرزندی هست که پسر دختر پیامبر صلوات الله علیه و آله را خواهد کشت.

علی علیه السلام: اگر دانشم را با شما در میان بگذارم همانند لرزیدن ریسمان در چاه عمیق بر خود خواهید لرزید (کشف الغمه، ص ۲۳).

عبادت حضرت امیر علیه افضل صلوات المصلین:

در حالات امام سجاد علیه السلام است که شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند و وقتی صبح می شد مدهوش می افتاد و از ضعف جسمانی چنان بود که وزش باد همانند خوشه گندمی حضرت را از سمتی به سمتی می برد (کشف الغمه، ص ۱۹۸) و امام صادق علیه السلام فرمود:

در لباس پوشیدن و فقاهت، هیچ کس شبیه تر از امام سجاد به علی علیه السلام نبود. روزی پدرم امام باقر بر او وارد شد، دید رنگ پدرش از بیدار خوابی زرد و چشمها از گریه رنجور شده و پیشانی در اثر سجده زخم و بینی اش آزرده گشته و از بس که در قیام نماز ایستاده ساقها و پاها ورم کرده. امام باقر علیه السلام گوید: وقتی پدرم را به این حال دیدم دلم به حال او سوخت و نتوانستم جلوی گریه ام را بگیرم پس از حال تفکر به درآمد و به من توجه کرد و خوش آمد گویی کرد و فرمود: یکی از کتاب هایی را که عبادت علی بن ابوطالب در آن آمده به من بده اندکی از آن را قرائت کرد و با بی قراری و تاثّر کنار گذاشت و فرمود: چه کسی را یارای عبادت علی بن ابوطالب است؟! (کشف الغمه، ص ۲۰۰)

مظلومیت حضرت امیر علیه افضل صلوات المصلین:

حجّاج روزی گفت: مایلم با کشتن یکی از اصحاب ابوتراب به خدا تقرب جویم! گفتند: ما کسی را سراغ نداریم که بیشتر از قنبر با او مصاحبت داشته باشد. قنبر را آوردند حجاج گفت: غلام علی تویی؟ گفت: خدا سرپرست من و مولای من امیرالمومنین ولی نعمت من است. حجاج گفت: از دین علی تبری بجو. گفت: دینی بهتر از دین او را به من نشان بده. گفت: پس خودت انتخاب کن چگونه تو را بکشم. قنبر گفت: به تو واگذار می کنم، چون هر طور مرا بکشی همانطور کشته می شوی و امیرالمومنین مرا خبر داده که از روی ستم سرم را خواهند برید و حجاج دستور داد سرش را بریدند(کشف الغمه ص ۸۱)

پیامبر اکرم به حضرت امیر خبر داده بود که به دست شقی ترین فرد این امت کشته خواهی شد لذا هنگامی که دلتنگ یارانش می شد و از نافرمانی مردم دلتنگ، می فرمود: پس این مرد شقی چه شد؟

مولا علی ع

وجیزه ای از گرد خاک کف نعلین قنبر، تقدیم به اسم اعظم؛ علی بن ابوطالب علیه السلام:

بدان و آگاه باش که نسبت علی ابن ابوطالب به پیامبران، نسبت روح به جسم است و بلکه جسم مولا از روح پیامبران لطیف تر است و حضرت امیر آدم انبیاست و هیچ قلبی بهره ای از نورانیت ندارد الا این که به “اشهد ان علی ولی الله” لسانش تطهیر شده باشد.

مولا به دنبال هیچ صفت نیکی نمی رفت! بلکه صفات نیک سجیّه و طینت آن حضرت بودند؛ سجیتکم الکرم و کرم مجمع ارزش هاست.

او اصل، ریشه و معدن خیر است و خوبی ها در مورد او حقیقت و نسبت به دیگران مجاز است.

پس بدان که ولایت او کمال دین است و او مرجع نیازمندی های خلق خداست.

کفر به او، کفر به قرآن است و مقام او را هیچ عقلی و هیچ فرشته ای و هیچ پیامبر اولو العزمی نمی تواند درک کند؛ گرچه تمام انبیاء آنچه را می دانند بر دایره بریزند، باز حتی یک وصف او شناخته نخواهد شد و فاصله فهم همگان (روی هم) تا آنچه که او علیه السلام هست از سرانگشتان دست است تا ستارگان.

مقامی که سر سوزنی ظلمت در آن راه ندارد و نور یکپارچه است. او خورشید تابان، چراغ فروزان، نور تابان، ستاره راهنما، آب گوارا و تنها راه نجات است.

منظور از هر خیری؛ مثل ابر بارنده، آتش روشن، پدر، مادر، آسمان، زمین، برادر، پناهگاه، امین، حجت، خلیفه، آدم، عرش، کرسی، قلم، میزان، جنّت و فردوس و … اولا و بالذات اوست.

او یگانه دوران هاست و دومی ندارد.

اوست که هر عاقلی در مورد او نادان است و هر توانایی در مورد او ناتوان است و تنها خدا و رسولش می دانند که چقدر عقل ها از او دورند.

آن که بخواهد با عقلش او را بفهمد در گردنه ای بس بلند و شیبی لغزنده سقوط کرده و در این کار جز دوری از حق بهره ای نبرده.

او علیه السلام انتخاب خدا، دانای بدون جهل، کانون علم و طاعت، پارسایی و عبادت و قداست و پاکی بود.

در تبارش جای هیچ ایرادی نیست و در قلبش چشمه های حکمت جاری است.

و خدا گواه است که او علیه السلام بخشش و کرم فراوان حضرت حق، به عالم و آدم است.

هدایت و شفا نزد اوست. قبول ولایت او چشیدن طعم حلاوت ایمان و شادابی اسلام است.

خداوند متعال نور کبریائیش را بر او افکنده و با ریسمانی تا آسمان هفتم کشیده.

فیوضات الهی آنی از او منقطع نمی گردد؛ چه اینکهإِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما؛اَی تسلیما لولایه علی بن ابوطالب.

فیض اله جز از طریق او نزولی ندارد و عمل صالح جز از طریق قبول ولایتش صعودی.

امامت بدون انقطاع در نسل اوست و جز به رهبری او، کسی دیندار نیست.

او علیه السلام آب حیات و چراغ تاریکی ها و کلید سخن و رکن اسلام است.

اوست انتخاب خدا و راز عالم و آدم.

او حکیمی در جانب راست عرش بود قبل از اینکه آدمی باشد یا عالمی یا ملک مقربی.

او علیه السلام تربیت شده خدا و گل سرسبد آفرینش و محرم اسرار خداست.

او حجت خدا، رهبر خلق، سرپرست بندگان و حیات دین است.

هم اوست درمان دردها و جز گمراه گستاخ نگونبخت او را نادیده نمی گیرد.

کفر به او، مرگ آدمیت است؛ چه اینکه خداوند در ۸ محمد فرمود:فَتَعساً لَّهُم؛یعنی مرگ بر منکر علی باد. و منکران او را متکبّر جبّار خوانده و بر قلبشان مهر پایان آدمیت نهاده؛یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ(غافر ۳۵)

و سلام و درود خدا بر او که محبتش به شیعیان محبت مادر دلسوز است به نوزادش و هر کس قرار باشد اهل بهشت باشد هنگام احتضارش حقانیت مولا را به او تفهیم می کنند و آخرین جمله و توشه اش از دنیا اشهد ان علی ولی الله خواهد بود

رزقنا الله ایانا و ایاکم ان شاءالله.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد